سینماسینما، محمد حقیقت-پاریس این هفته در پاریس حدود بیست فیلم جدید به اکران آمده که پرآوازه ترین آن از نظر جلب تماشاگر، آخرین ساخته از سری فیلم‌های جیمز باند «زمانی برای مردن نیست» است که در بیش از هشتصد سالن سینمای فرانسه به نمایش در آمده است. همزمان از مهجورترین اینها که در سه سالن […]

سینماسینما، محمد حقیقت-پاریس

این هفته در پاریس حدود بیست فیلم جدید به اکران آمده که پرآوازه ترین آن از نظر جلب تماشاگر، آخرین ساخته از سری فیلم‌های جیمز باند «زمانی برای مردن نیست» است که در بیش از هشتصد سالن سینمای فرانسه به نمایش در آمده است. همزمان از مهجورترین اینها که در سه سالن روی پرده رفته «کیوسک» از فرانسه است که یکی از آثار جالب توجه این هفته در پاریس است.

 «کیوسک» اولین ساخته خانم الکساندرا پیانلی است که ده سال وقت صرف تهیه و کارگردانی آن کرده است. این فیلم مستند که با موبایل ساخته شده از دید خانمی است که در یک کیوسک روزنامه فروشی در پاریس منطقه شانزدهم که سالهاست آنجا کار می‌کند فیلمبرداری شده است. 

از زاویه دید خانم کارمند این کیوسک و ارتباطش با مردم، زندگی جمعی از پاریسی ها به تصویر کشیده شده که عاشق روزنامه خریدن روزنامه  و خواندن آن هستند. 

در بین این روزنامه ها و مجلات و مشتریان آنها، تماشاگر درطی یک دهه با فرهنگ و خلق وخوی فرانسویان آشنا شده و درگیرمسایل سیاسی، اجتماعی و تحولات در جامعه فرانسه طی سالهای زیادی می‌شود. گذر زمان به خوبی در این فیلم مستند که همراه با تلخی و شیرینی زندگی است به تصویر درآمده است.

 خانم کیوسک‌دار شغل کیوسک‌داری را از اجدادش به ارث برده و همه ساکنان محله او را می شناسند. حال در این سال‌های اخیر با آمدن شبکه های اجتماعی و انواع و اقسام کانال های تلویزیون و غیره، محبوبیت روزنامه ها و مجلات به افت شدیدی گرفتارشده و بسیاری از کیوسک های روزنامه فروشی در پاریس و شهرستانها کارشان به تعطیلی کشیده شده است. فیلم «کیوسک» کمی هم در مرثیه از دست رفتن این شغل است و به خوبی آن حال و هوای سابق، که مردم برای خرید روزنامه صف می کشیدند، را نیز بازگو می‌کند. 

فرم ساختاری فیلم «کیوسک» به شکل کلاسیک کار شده، و فضایی که فیلم در آن می‌گذرد همان دکور کیوسک است که حالتی پنجره‌وار به سوی بیرون دارد. همه افراد جلو دهانه این پنجره می آیند، با فروشنده که حالا از آشنایان دائمی وخودمانی محله است گفتگو می کنند، که تنها به خرید روزنامه و پرداخت پول آن و خداحافظی بسنده نمی شود، گاه مدتی درباره مسایل روزانه و دیگر موارد نیز با هم صحبت می کنند.

تماشاگر در این جا شاهد یک جامعه کوچک است، وحتی درباره گذشته فامیل همین روزنامه فروش نیز صحبت به میان می آید و ما گذر زمان وحوادثی که در فرانسه افتاق افتاده را شاهد هستیم.

فرم دلپذیر و رابطه خودمانی که بین فروشنده و مشتریانش برقرار شده، لحظات صمیمی و دلپذیری در فیلم ایجاد می‌کند که می‌توان آن را کمدی انسانی نام نهاد و تماشاگر علاقه‌مند است بیشتر درباره همه مسایل مطرح شده بداند، اما مدت زمان فیلم یک ساعت و هجده دقیقه بیشتر نیست و چه حیف.  

این فیلم در جشنواره های گوناگون جوایزی به دست آورد و قرار است در اوایل سال آینده از تلویزیون فرانسه نیز پخش شود.