سینماسینما، حمید باباوند تاکنون چهار فصل ۱۸ قسمتی از  سریال This Is us پخش شده است. وقتی درباره‌ی سریال حرف می‌زنیم؛ ناخودآگاه می‌دانیم که بازی‌های آن در حد بازی‌های سینمایی نیستند از چهره‌های محبوب خبری نیست و … معمولا پیش‌داوری داریم که داستان پیچیده نیست. کارگردانی کمتر پیچیده است و فیلم‌برداری و جلوه‌های ویژه کمی […]

سینماسینما، حمید باباوند

تاکنون چهار فصل ۱۸ قسمتی از  سریال This Is us پخش شده است. وقتی درباره‌ی سریال حرف می‌زنیم؛ ناخودآگاه می‌دانیم که بازی‌های آن در حد بازی‌های سینمایی نیستند از چهره‌های محبوب خبری نیست و … معمولا پیش‌داوری داریم که داستان پیچیده نیست. کارگردانی کمتر پیچیده است و فیلم‌برداری و جلوه‌های ویژه کمی سهل و ساده‌تر است. با این همه معمولا کمتر پیش می‌آید که تصمیم بگیریم، سریال نبینیم.

سریال «این ما هستیم» قرار نبوده چیزی فراتر از همین‌ها باشد. اما در این مجموعه اتفاق خاصی افتاده است که آن را از نمونه‌های مشابه جدا می‌کند. دن فوگلمن(Dan Fogelman) نویسنده‌ی طراح این مجموعه که بیشتر آثارش در حوزه‌ی طنز و انیمیشن بوده است؛ فنون طنزنویسی را با خود به دنیای درام آورده است، بی‌آن‌که سریالش رنگ و بوی طنز به خود بگیرد.

یکی از مهمترین ترفندهای طنزنویسی خلق یک موقعیت است که نتیجه‌ی آن بر خلاف انتظار مخاطب باشد. اگر مخاطب انتظار دارد، اگر قرار باشد قهرمان کمدی را چند شخصیت جدی و عبوس ترور کنند؛ در آخرین لحظه او خم می‌شود تا بند کفشش را ببندد و تیر به شخص دیگری می‌خورد.

داستان اصلی سریال «این ما هستیم» در گونه‌ی درام(Drama) با ساختار سرگذشت‌(Fate) قابل دسته‌بندی است. همه‌ی درگیری‌های داستان در دل خانواده اتفاق می‌افتد بی‌توجه به آن که در کدام زمان و مکان هستیم. زوجی که یک فرزندشان را از دست داده‌اند؛ فرزند بی‌سرپرستی را که در روز تولد فرزندان خودشان به بیمارستان سپرده شده است را به فرزندخواندگی می‌پذیرند و خانواده‌ی آنها می‌شود خانواده‌ای با یک دوقلوی دختر و پسر سفید پوست و یک پسر سیاه‌پوست. هر کدام از اعضای خانواده با مشکل خاص خودش رو به رو است و البته در این میان درگیری‌های بچه‌ها که نگفته پیداست.

نویسنده داستان را در زمان حال روایت می‌کند اما دائم به گذشته ارجاع می‌دهد. گذشته‌ای که از دوره‌ی مجردی زوج آغاز می‌شود تا ازدواج و تولد فرزندان و بزرگ شدن آنها ادامه پیدا می‌کند تا زمان حال. همین شیوه‌ی روایت باعث شده است تا نویسنده دستش باز باشد در اضافه کردن هر حادثه‌ای و درگیر کردن مخاطب با آن. اما شاهکار نویسنده آن جاست که برای داستان اصلی تعداد زیادی خرده داستان بی‌ربط ساخته است. خرده داستان‌هایی که انتظار داری به خط اصلی داستان وصل شود اما درست در آخرین لحظه بازیگر اصلی رویش را بر می‌گرداند تا داستان برسد به زندگی دیگران. انگار که نویسنده دائم زیر گوش مخاطب زمزمه می‌کند این مسائل اختصاصی به خانواده «پیرسون» ندارد و ممکن است هر کسی با نمونه‌ی مشابهی درگیر باشد. از همین جا می‌شود اطمینان پیدا کرد که فوگلمن یک راوی خلاق و البته شجاع است.

سریال «این ما هستیم» بیش از نویسنده برای تیم تولید پر چالش بوده است. ارجاع‌های متعدد؛ صحنه‌آرایی‌های متفاوت؛ بازیگران پرتعداد و … اما محصول نهایی شگفت‌انگیز است. این سریال را نمی‌شود مثل بسیاری از انواع دیگر که به خاطر کم بودن قصه‌ها یا کمتر درگیر کردن مخاطب و احساسش پشت سر هم دید(کاری که این روزها اغلب‌مان انجام می‌دهیم و سریال‌ها را نه هفتگی که یک جا می‌بینیم.)، بلکه باید کمی به آن فضا داد و با تامل بیشتری دنبال کرد.

«این ما هستیم» را می‌توان از آن نمونه‌هایی دانست که به جای هزینه‌ی زیاد برای ساختن جلوه‌های ویژه یا جا دادن یک چهره‌ی محبوب در میان بازیگران متعدد یا هر ترفند دیگری برای گول زدن مخاطب؛ تمام توش و توان خود را در متن دقیق و تولید پرزحمت قرار داده تا مخاطب را در برابر خود وادار به احترام کند.