قاضی گفت: از غزاله نامه‌ای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزار‌های تو خسته شده است؛ دراین‌باره چه می‌گویی. متهم پاسخ داد: من نمی‌دانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این پرسش که با توجه به انکارش چ…

قاضی گفت: از غزاله نامه‌ای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزار‌های تو خسته شده است؛ دراین‌باره چه می‌گویی. متهم پاسخ داد: من نمی‌دانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این پرسش که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من می‌گفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی می‌شوند و من اذیت می‌شدم، به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.